نندی-1389-الف
امسال فكر كنم با دو تا بچه زياد نمي توانم كار خاصي انجام بدهم براي همين جا دارد سال 89 را سال بر و بچز بنامم.
دوست دارم آخر سال 1389:
تكليف مدركم روشن شده باشد، بنابراين:
در اولين فرصت به آموزش دانشگاه مراجعه مي كنم و كار هاي مربوطه را انجام ميدهم.
تكليفم با ادامه تحصيلم روشن شده باشد، بنابراين:
به علامه مراجعه كنم و تصميم بگيرم.
اگر شد فراگير سال ديگر شركت كنم.
از وضع نظافت و مرتب بودن خانه در طول سال راضي باشم، بنابراين:
هر هفته در يك روز خانه را تميز مي كنم.
هر شب بعد از شام ظرف ها را مي شويم، اشپزخانه را مرتب مي كنم ، مخزن يخچال را پر مي كنم، خانه را مرتب مي كنم.
از نظر مواد غذايي خانه را تامين نگه مي دارم.
هفته اي دو بار خريد مي روم.
در صورت لزوم براي كمك كارگر مي گيرم.
لباس ها را هفتگي مي شويم.
از عملكردم با بچه ها (تربيت و پرورش ) راضي باشم، بنابراين:
با بچه ها هفته اي دو بار بيرون مي رويم.
داروهاي تقويتي شان را مي دهيم.
برايشان كتاب مي خوانيم.
اگر براي بيرون رفتن موقعيت نداشتيم طاها را براي بازي به حياط ببرم.
براي طاها برنامه هاي آموزشي مي گذارم.
دنبال مهد كودك خوب براي طاها مي گردم.
به طاها كمك مي كنم: ساعت خوابش را منظم كند ، لباس پوشيدنش مستقل شود ، توالت رفتنش مستقل شود.
محيط خانوادگي گرم ، روابط خوب و اوقات خوشي با هم داشته باشيم، بنابراين:
سه تا مسافرت در سال مي رويم(مشهد، شمال و يك جاي ديگه!)
هفته اي يك فيلم مي بينيم.
هفته اي يك بار پارك مي رويم.
ماهي يا دو ماهي يك بار بدون بچه ها بيرون مي رويم.
آخر هر هفته نشست خانوادگي براي ارزيابي عملكرد هفته ي گذشته و برنامه ريزي براي هفته ي اينده داريم.
با هم كتاب تربيتي مي خوانيم و سعي مي كنيم با بچه ها هماهنگ رفتار كنيم.
آشپزيم ( آن قسمتش كه به هنر مربوط است نه وظيفه) با تمرين و آموختن پيشرفت كرده باشد، بنابراين:
هفته اي يك بار غذاي جديد يا غير روتين مي پزم.
براي يادگيري پخت نان و شيريني تلاش مي كنم.
دستور هاي جديد را امتحان مي كنم.
دفترچه اي براي ثبت نكات قابل توجه تهيه مي كنم.
احساس سلامت روحي و جسمي داشته باشم، بنابراين:
حتما در خانه ورزش مي كنم.
از مسواك و دهانشويه استفاده مي كنم.
در طول روز ظاهرم را مرتب نگه مي دارم.
ناخن هايم را كوتاه و مرتب نگاه مي دارم.
هفتگي ابروهايم را مرتب مي كنم .
آب كافي،شير، ميوه و سبزيجات در طول روز استفاده مي كنم.
نماز هايم را مرتب مي خوانم .
قرآن روزانه مي خوانم.
مطالعه تربيتي و آزاد مي كنم. (اول هر هفته كتاب مورد نظر را انتخاب مي كنم.)
در صورت نياز به مشاور مراجعه مي كنم.
سعي مي كنم يك وقتي پيدا كنم و بلايي سر اين زگيل پايم بياورم.
يك دكتر غدد نزديك خانه مان پيدا كنم يا با همان دكتر قبليم درمانم را ادامه بدهم.
اين كار ها را هم دوست دارم انجام داده باشم:
براي طاها (و شايد خودمان) برنامه ي صبحانه ي متنوعي داريم.
برنامه ي غذايي براي يك هفته از قبل مي نويسم.
وعده ي غذايي شام را در اوقات آرام صبح يا بعد از ظهر مي پزم.
براي كنار يخچال قفسه يا طبقه بايد بزنيم .
براي اتاق بچه ها تخت دو طبقه ي مناسب تهيه مي كنيم.
براي اوپن صندلي مي خريم.
براي اتاق ها و اشپزخانه لوستر مي خريم.
ميان وعده هاي سالم استفاده مي كنيم( آجيل و ميوه).
در استفاده در اينترنت اصراف نمي كنم.
از بچه ها وقت اضافه آوردم:
زبان بخوانم( فعلا برنامه اي ندارم كه از چه كتابي و چه جوري).
سنتور تمرين كنم.(مطمئنم كه به كلاس رفتن نمي رسم!)
كمي خياطي كنم.
اين هم يادم باشد كه بايد گواهينامه بگيرم!!!(نه لزوما امسال)
یک زن کامل بودن سخت نیست.